اشعار طنز

ساخت وبلاگ

غلغل بکنو ترانه خوان شو:

ای گلشن و باغ و منظر من

ای در شب تا ر اختر من

ای مونس و یار و یاور من

ای همچو لباس در بر من

ای دلبر ماه پیکر من

ای عشق من ای سماور من

ای جان به فدای اب جوشت

ای دل به نشاط از خروشت

ای  رفته گر ر و دویست و ده بار

هنگام نیاز پیش سماور

ای روی سر تو بر نشسته

یک قوری کهنه و شکسته

در عهد شباب و خردسالی

بودی تو سماور ذغالی

نفتی شده ای و لیک حالا

شان تو زیاد رفته بالا 

غلغل بکن و ترانه خوان شو

خواننده خوب این زمان شو

 من بی تو ضعیف و نا توانم کن

کن گریه درون استکانم

از دوری چای کرده ام غش

مانند تو سینه شد پر اتش

گردد زتو سوخت بنده تامین

من تاکسی ام و تو پمپ بنزین

در غلغل توست لذت من

از اتش توست قدرت من

خواهم ز عیال خود شفیقه

یک چایی پاسبان ندیده

ان چیز که مورد پسند است

بیش از همه چای داغ و قند است

عهد من و تو گسستنی نیست

ان قوری تو شکستنی نیست

 * * *
وصف الحال مرد ها پس از فوت همسر:

مرد ها کاین گریه در فقدان همسر میکنند

بعد مرگ همسر خود خاک بر سر می کنن!

خاک گورش را به کیسه سوی منزل می برند

دشت داغ سینه ی خود لاله پرور می کنند

چون مجانین خیره بر دیواروبرردر میشوند

خاک زیر پای خودازگریه هی!تر می کنند

روز و شب با عکس او پیوسته صحبت می کنند

دیده را از خون دل دریای احمر می کنند

!در میان گریه هاشان یک نظر با قصدخیر !!

بر رخ ناهید و مینا و صنوبر می کنند!

بعد چندی کز وفات جانگدازاو گذشت

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشین بی بدیل یار و همسر می کنند

 
کمج نیندیشند !!فکر همسر دیگر نیند

۱از برای بچه هاشان فکر مادر می کنند!

 



 

طنز و چیستان...
ما را در سایت طنز و چیستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نسیم حقیقت دوست 32905 بازدید : 228 تاريخ : جمعه 6 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:59